عینـ . میمـ

سیزده را همه عالم به در امروز از شهر-من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم

عینـ . میمـ

سیزده را همه عالم به در امروز از شهر-من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم

عینـ . میمـ
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۳۰ خرداد ۹۳، ۰۸:۵۵ - *** ذره***
    20
  • ۳۰ خرداد ۹۳، ۰۸:۵۳ - *** ذره***
    20
نویسندگان

۴ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

۲۰آذر

صادق: علی أصغر بغل این لندکروز وایسا ازش بپرسیم کجا بریم.
علی اصغر: باشه.
صادق(به راننده لندکروز): اقا ببخشید ما چه جوری بریم پارک ملت؟ میخواییم بریم سینما ملت.
راننده بعد کمی فکر: اوووه، خیلی سخته. برو جلوتر بپیچ دست چپ. برگرد به سمت پایین. می افتی تو همت. از همت هم برو تو مدرس. بعد اونجا بپرس بهت میگن.
من(با کمی لبخند): خب اقا ما وسط اتوبان از کی بپرسیم؟ باقیش هم بگو دیگه!
راننده لند کروز: بعدش باید...   چرا میخندی؟!(با ناراحتی)...
صادق: من نمیخندم.
من: کی خندیدیم داداش؟
راننده لندکروز: سر کار گذاشتید...(در حال بالا دادن شیشه لندکروز...)
من: |:
صادق: |:
علی اصغر: |:
علی موحدی خو
۱۵آذر

این عکس رو هفت صبح گرفتم. وقتی داشتم میرفتم جلسه توجیهی پیاده روی اربعین...

میدان بهمن|مقابل بوستان بهمن

علی موحدی خو
۰۲آذر

این عکی رو دیشب ساعت 12 زیر بارون گرفتم.

من نمیدونم مردم چه طوری دلشون میاد زیر بارون کلاه بذارن و یا برن زیر چتر.

بارون مستقیم باید بخوره تو سرو صورت آدم.

بدون واسطه.

علی موحدی خو
۰۱آذر

علی موحدی خو